سلام. وقتتون بخیر. برای شروع فکر میکنم بهتر باشه یه توضیح مختصری از خودتون و سابقه قعالیتهاتون برای همراهان بانک روسری ایران بفرمایید.
سلام، من محمود لاجوردی هستم، دانش آموخته لیسانس مدیریت صنعتی از دانشگاه تهران و فوق لیسانس مشاوره و روان درمانی از دانشگاه علامه طباطبایی. شروع فعالیت کاریم در حدود ۱۲ سال در حوزه صدا و تصویر و با تلویزیون و سینما رقم خورد. به صورت تخصصی در بحث صدا و کار میکس و مسترینگ و طراحی آکوستیک استودیوهای صوتی فعالیت کردم. چیزی در حدود ۳۰۰ کلیپ صوتی و چندین فیلم سینمایی کار کردم. علاوه بر این مدتی هم کار تدریس فیزیک انجام میدادم و کار گویندگی تیزرهای تبلیغاتی و … هم انجام دادم.
چی شد که به فکر کار تو عرصه پوشاک افتادید؟
کار روسری برای من بیشتر یک کار خانوادگی بوده است. در حدود ۵۰ سال سابقه خانوادگی در این صنعت داریم. پدرم سید مرتضی لاجوردی(حاج آقای لاجوردی) و برادرم سید محسن و برخی از اقوام دیگر در این حوزه فعالیت می کردند. در اوایل دهه نود نیز من به کار در عرصه روسری وارد شدم. به مدت یک سال و نیم در بازار کار می کردم و بعد از آن به دلیل ناسازگاری با روحیهام کار در بازار را ترک کردم و به کار طراحی روسری برای ایران و ترکیه وارد شدم. همزمان نیز یک تیم نقاشی روسری تشکیل دادم. یه مدتی هم کار چاپ باتیک رو به شکلی متفاوت با روش سنتی آن انجام میدادیم به این صورت که با استفاده از لیزر چوب را برش میدادیم و طرح چاپ را با استفاده از قالب چوبی به پارچه منتقل میکردیم.
چاپ باتیک همان چاپی هست که به عنوان یکی از صنایع دستی استان اصفهان مطرح است؟
بله، ما هم دوره ای را در اصفهان با استاد کارهای باتیک صحبت کردیم و این کار را مدرنتر کردیم. اصلی ترین تغییری هم که ایجاد کردیم این بود که در حالت سنتی مهرها تراش دستی بودند ولی ما با استفاده از یک سری متریال ها طرح رو با استفاده از لیزر می بریدیم و کار چاپ را انجام میدادیم.
همچنین همزمان به ساخت رنگهایی که در چاپ باتیک استفاده می شد، پرداختیم. البته کار به شدت چالشی بود و ضرر کردیم، بعضی از رنگ در کارها از بین می رفت یا در اتو و بخار چاپ به هم میریخت.
در صحبت هاتون به طراحی و نقاشی روسری اشاره کردید. این دو مورد چه تفاوت عمدهای با هم دارند؟
طراحی روسری با استفاده از کامپیوتر انجام میشد و خروجی آن یک فایل کامپیوتری بود که برای کارخانه های چاپ روسری ارسال میشد اما در کار نقاشی، با دست طراحی صورت میگرفت. میتوانم بگویم یک تیم نزدیک به ۱۵ نفر از دانشجویان دانشگاه طراحی پارچه به عنوان کارآموز این کار را انجام می دادند.
شروع چاپ دیجیتال پارچه توسط شما از چه زمانی آغاز شد؟
در حدود ۹ سال پیش یک روزی یکی از دوستان من از من سوال کرد که آیا امکان چاپ با با پرینتر بر روی پارچه وجود دارد؟ از زمانی که این حرف را به من زد، تا پاسی از شب شروع کردم به تحقیق که پرینتهای روی پارچه به چه صورت است؟ رفتم مدل های خارجی را بررسی کردم و در آخر به این نتیجه رسیدم که امکان چنین کاری وجود دارد.
پس سوال به موقعی ازتون پرسیده بود…
بله، دقیقا. برای این که تست هم انجام بدم، یک پرینتر معمولی رومیزی خریدم و پارچه را به کاغذ می چسباندم و داخل پرینتر قرار میدادم که ببینم خروجی پرینت روی پارچه به چه شکلی هست. بعد از آن مجبور شدم تحقیقات بیشتری انجام دهم تا با تنظیمات جوهر، کارهایی که روی پارچه باید انجام شود و … بیشتر آشنا شوم و در نهایت یک دستگاه کوچکی خریدم که بتوانم کار تولید را شروع کنیم.
مشکلاتی که برای این نوع چاپ با آن مواجه بودید، بیشتر چه مواردی بودند؟
یکی از اصلیترین مشکلاتی که داشتیم این بود که از این نوع چاپ اطلاعات کمی کلا وجود داشت؛ چه در اینترنت و چه در دنیا. به گونهای که حتی تولیدکننده های ترکیه ای که در ارتباط بودم، هم شناخت زیادی از این نوع چاپ پارچه نداشتند.
ای ن جالب بود که ترکیه جزو برترین ها در حوزه پوشاک است و صنعت نساجی اولین صنعت آن است. کارخانه های روسری و … خیلی از این روش چاپ استفاده نمیکردند البته در حوزه چاپ تیشرت بعضی از کارخانهها از این روش استفاده می کردند.
بگذریم، آن دستگاه نهایت ساعتی ۶ عدد روسری میتوانست بزند که آن هم درست کار نمی کرد و به خاطر همین مجبور شدم، تحقیقاتی یر روی بردهای مختلف پرینترها، ساختارهای دستگاهها و حتی مباحثی مانند شیمی مواد و ترکیبات شیمیایی جوهر و … با تیم های مختلف داشته باشم. بعد از آن وارد این فاز شدیم که برد دستگاهها را تغییر بدهیم تا نیازمان را پوشش بدهد. چون این دستگاهها خیلی خوب نبودند و اتفاقا سبب خیر شدند. چون اگر دستگاههای خوبی بودند، باعث نمی شد که ما بتوانیم تحقیقات در زمینه های مختلف چاپ و دستگاههای چاپ داشته باشیم و بعدها این تجربه که از این پرینتر برای ما حاصل شد، در پرینترهای حرفهایتر هم به ما کمک کرد.
در حقیقت در صنعت صدا هم زمانی که من وارد شدم، دوران گذار از حالت آنالوگ به دیجیتال بود. به همین خاطر اهمیت الگوریتمهایی که در صدای دیجیتال داشتیم را میدانستم و به سبب شباهت زیادی که به الگوریتم های کار چاپ دیجیتال داشت، توانستم از آنها استفاده کنم. مثلا بحث طراحی آکوستیک یک استودیو صدا به بحث COLOR MANAGEMENT در چاپ دیجیتال شباهت زیادی داشت.
ما کار دیجیتال را به این سبک شروع کردیم و تغییرات بر روی بردهای پرینترها میدادیم. در یک سری از بحث های آماده سازی پارچه برای چاپ از دوستانی که در کار نانو تحقیقات می کردند، استفاده کردیم. برای جوهر از افرادی که تخصصی در زمینه مواد شیمیایی و ترکیبات شیمیایی جوهر داشتند. مجموعه این علم ها به فرایند چاپ کمک زیادی کرد و ماحصل آن علاوه بر افزایش کمیت و کیفیت چاپ تولید یک ماده شوینده مخصوص روسری بود.
بعد از آن که این اطلاعات کامل شد به فکر گسترش کار و بالابردن تیراژ و رشد کیفی کار افتادیم و البته همچنان در این فاز نیز هستیم.
میتوانم بپرسم تعداد دستگاههای چاپ شما در موژان نگار پارسیان چه تعداد است؟
اساسا در چاپ دیجیتال تعداد دستگاه مهم نیست. چون ممکن هست یک دستگاه به اندازه ۱۵ دستگاه دیگر کار کند و به همین دلیل معیار مناسبی برای اندازه گیری ظرفیت چاپ نیست. ما مثلا در بازار دستگاه پرینتری وجود دارد که ساعتی ۶ متر مربع چاپ می زند و دستگاهی هم داریم که ۳۶۰۰ متر مربع طول چاپ می زند.
الان تکنولوژی چاپ شما چند متر هست؟
ما الان توانایی تولید چیزی در حدود ۹ هزار متر مربع داریم که در ماههای آینده این ظرفیت احتمالا دو برابر خواهد شد. البته این ظرفیت تنها مربوط به یک شیفت کاری و در حدود ۱۰ ساعت است.
در میان اهداف و برنامه هایی که برای موژان نگار پارسیان دارید. بزرگترین اولویت کاری شما چیست؟
ما به دنبال آن هتسیم که بتوانیم به بهترین کیفیتی که توجیه اقتصادی داشته باشد، برسیم. چون کیفیت را می توان خیلی افزایش داد اما ممکن است توجیه اقتصادی نداشته باشد. همچنین در چاپ دیجیتال از یک حدی که کیفیت افزایش یابد، قیمت به حد سرسام آوری افزایش پیدا می کند و امکان تشخیص هم با چشم معمولی برای مصرف کنندگان وجود ندارد.
در حالت کلی بنای ما بر این هست که همیشه در رده بالا از نظر کیفی قرار بگیریم. به همین منظور تکنولوژی های روز دنیا را رصد می کنیم و نقاط قوت و نقاط ضعف آنها را بررسی می کنیم و هیچ وقت تکنولوژی را مستقیم وارد نمی کنیم. سعی می کنیم تکنولوژی هایی را وارد کنیم که بتوانیم به اطلاعات بردهای الکترونیک و … آنها دسترسی پیدا کنیم و مطابق با نیاز خودمان آنها را سفارشی سازی کنیم.
یکی از اهدافی که برای بانک روسری ایران در نظر گرفته شده است، توسعه روزافزون اشتغال و اقتصاد بوده است. برای رسیدن به این اهداف چه برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی دارید؟
در یک مملکتی مثل ایران که ما هممون معتقدیم مشکلات زیادی وجود دارد. هر کسی باید به سهم خودش قدمی بردارد. حالا من محمود لاجوردی موظف هستم، آن کاری که از دستم بر میاید را انجام بدهم. چه در بحث اشتغال، چه در بحث آموزش و چه در بحث کیفیت. ما در وضعیت فعلی بانک روسری خداروشکر توانستیم تا حد زیادی اشتغالزایی کنیم.
چه تعداد افراد به صورت مستقیم و غیر مستقیم در واحد تولیدی شما مشغول به کار هستند؟
به صورت مستقیم در حدود ۶۰ تا ۷۰ نفر هستند و در صورتی که دوزنده های پارچه را هم به این عدد اضافه کنیم، برای ۲ تا ۳ هزار نفر اشتغال ایجاد کردیم.
اگر امکانش هست از برنامتون برای افزایش تعداد شغلهای مستقیم در موژان نگار پارسیان بیشتر برامون بگید.
اگر شرایط اقتصادی کشور اجازه دهد، به دنبال گسترش هستیم. البته قصد داشتیم در سال گذشته این اتفاق را رقم بزنیم اما به دلیل نوسانات اقتصادی امکان این کار برای ما فراهم نبود. هر زمانی که توانایی این کار را داشته باشیم به دنبال گسترش کار خواهیم بود. البته بر اساس اصول و استراتژی های مشخص. یعنی صرف خرید دستگاه برای ما مهم نیست. قبل از نصب دستگاه نیاز هست نیروی کار برای آن دستگاه تربیت شود و سیستم ما باید بتواند از امکاناتی که در اختیارش قرار می گیرد، بهترین بهره وری را داشته باشد. چون شما نیازمند مجموعه ای از سخت افزار و نرم افزار برای تولید هستید. صرف پول داشتن سخت افزار را برای شما فراهم می کند ولی نرم افزار آن نیروهای انسانی مجرب است.
از نظر من نهایت ۳۵ درصد دستگاه در چاپ دخیل هست. چه بسا که خیلی از افراد بهترین دستگاهها را دارند ولی خروجی مناسبی نداشتند. میتوان گفت مجموعهای از عوامل مانند کیفیت طراحی، جنس پارچه، کیفیت پارچه برای چاپ و … در کیفیت چاپ دخیل هستند که برخی از آنها در حوزه اختیارات ما هم نیستند.
تولید کننده های داخلی از هزینههای گمرکی تجهیزات نساجی مینالند. شما هم این مشکل را دارید؟
من این مورد را هم قبول دارم و هم ندارم. به نظر من در سالهای گذشته که ما نفت را به قیمت بالا فروختیم، پول نفت را دادیم و یک سری کالاهای بیارزش مانند جوراب و عرقگیر و … وارد کردیم. یا در بحث روسری اتفاقی که افتاد این بود که یک نفر می توانست روسری را به صورت قاچاق وارد کند یا با تعرفه x تومن وارد کند. حالا فرض کنید کسی که می خواهد کار تولید کند باید پارچه را بیاورد، رنگ را بیاورد، دستگاه بیاورد و … . مجموعه تعرفه گمرکی این اجزا از تعرفه گمرکی که یک وارد کننده روسری می پرداخت بیشتر بود. این اتفاق باعث نابودی تولید شد. بعد از آن تعرفه های گمرکی نیز افزایش پیدا کرد ولی تولید کنندههایی که به مدت زیادی از بازار خارج شده بودند، نمی توانستند تجهیزات وارد کنند.
البته از بعد دیگر قضیه هم بخواهیم نگاه کنیم، تا آنجایی که من اطلاع دارم، تعرفه های گمرکی آنقدر بالا نیست. بحث تامین نقدینگی و این که اساسا تولید کننده برای تولید باید حداقل یکسال زمان صرف کند تا به تولید اولین محصول برسد، بحث مهمتری است. چون در این مدت یکسال باز هم امکان تغییر قوانین واردات هست. در نهایت این نوسانات تصمیم گیری باعث میشود بسیاری از افراد نتوانند فعالیت تولید داشته باشند.
با این وجود به نظر شما حمایت دولت از کسب و کارهای تولیدی باید به چه صورتی باشد؟
من اساسا معتقدم که دولت نباید حمایت مستقیم از تولید کننده داشته باشد. همین که دولت ثبات در تصمیمگیری داشته باشد، بهترین حمایت از تولیدکننده است. در مملکت ما دولت کارهای مهمتری دارد. مثلا بعضی از روستاها راه، برق، آب و گاز ندارند، به عبارتی امکانات اولیه زندگی ندارند. به نظرم آنها در اولویت بالاتری هستند البته به این هم معتقد هستم که دولت در کار تولیدکنندگان سنگ نیندازد. به قول شاعر:
مرا اگر امید بود به خیر کسان به خیر تو امید نیست، شر مرسان
کاری به کار تولیدکننده ها نداشته باشید. فقط تصمیمات یک شبه نگیرید. امروز ممنوع نکنید و فردا آزاد کنید، ما اگر ثبات وجود داشته باشد، برنامه ریزی می کنیم و طبق آن برنامهریزی تولید میکنیم.
به عنوان مثال چند برابر شدن دلار اتفاق بدی است ولی برای یک تولیدکننده نوسان قیمت دلار از چند برابر شدن قیمت آن نیز بدتر است. چرا که تولید کننده در بسیاری از اوقات به صورت اعتباری از کشورهای خارجی خرید می کند. حالا اگر من امروز که خرید میکنم دلار ۱۲۰۰۰ تومان باشد و یک ماه بعد دلار ۱۵۰۰۰ تومان باشد، این مابه التفاوتی که باید به سبب گرانی دلار بپردازم، چندین برابر سود یک تولیدکننده است و این کمر تولیدکننده را می شکند.
طبق آمارها سالانه تا پایان سال ۹۶ به صورت میانگین سالانه بیش از ۲۲۵میلیارد تومان واردات فقط در حوزه پوشش سر داریم. این میزان واردات چه مشکلاتی را برای شما به وجود آورده است؟ راهکارش رو چی میدونید؟
اولا این تکته رو خدمتتون عرض کنم که میزان واردات چه از مبادی قانونی و چه به صورت قاچاق خیلی بیشتر از این حرفهاست. در ارتباط با راهکار هم نظر من این نیست که جلوی واردات گرفته شود. شاید کسی دوست داشته باشد، روسری های فرانسوی که هزینه آنها چندین میلیون تومان است، تهیه کند. مهم این است که اگر قرار به واردات هست، اول از مبادی قانونی آن باشد، ثانیا مجموع تعرفه های واردات از مجموع تعرفههایی که برای تولید پرداخته میشود، بیشتر باشد که صرفه اقتصادی برای تولیدکننده لحاظ شود. البته فقط بحث صرفه اقتصادی نیست، نتیجه کار یک تولیدی، اشتغالزایی است، وقتی اشتغالزایی می شود، کارگر پول در جیبش هست و چرخه نقدینگی در کشور به وجود می آی اد که تاثیرات مثبت اقتصادی برای جامعه در پی خواهد داشت.
مثلا من یک کاری تولید می کنم و به یک شرکت پخش واگذار میکنم، شرکت پخش این محصول را به مغازهدار میدهد، یک بخشی از مردم هم این محصول را میخرند و استفاده می کنند. از طرفی دیگر من وقتی تولید می کنم، یک سری کارگر دارم و از یک سری شرکت مواد اولیه میخرم و این باعث میشود در مجموع اقتصاد خانوار بچرخد.
که خب این چرخش نقدینگی و اقتصاد خانوار تاثیرات اجتماعی هم دارد…
قطعا همینطوره، اگر کارگری که امروز در تولیدی من کار میکند، بیکار شود، درآمدهای یک خانوار از بین میرود و مجبور میشوند به درآمدهای جایگزین روی بیاورند که این ممکن هست کار دلالی باشد، شغل کاذب باشد یا خدایی نکرده به فساد منجر شود. در مجموع به نظر من اگر اشتغال نباشد، در جامعه نارضایتی به وجود میآید و فضای جامعه ملتهب میشود و کاملا جامعه رو به انحطاط میرود.
در مقابل این حجم از واردات شما کدام استراتژی را بیشتر ترجیح میدهید و برای آن برنامه دارید؟ تولید بیشتر به منظور خودکفایی و بی نیاز شدن از واردات یا افزایش تولید و رشد بازار به وسیله حضور در بازارهای جهانی؟
ببینید خودکفایی یعنی چی؟ من با واژه خودکفایی اساسا مشکل دارم. واژه درستی هست ولی ما در یک سری محصولات یک چیزی داریم به اسم مزیت رقابتی. ما برای بعضی از محصولات این مزیت را داریم و برای بعضی از محصولات این مزیت را نداریم. خب دلیلی ندارد ما این محصول را تولید کنیم. به نظرم باید در اون مواردی که مزیت داریم، تولید کنیم و به دنیا بفروشیم و در مواردی که مزیت رقابتی نداریم از خارج تهیه کنیم.
اگر با مثال بخواهم توضیح بدم، شما در باغچه خونه خودتان میتوانید تمام صیفی جات رو کشت کنید ولی اگر این کار را بکنید، از کار اصلی خودتان که در آن مزیت رقابتی دارید، باز می مونید. اگر خودکفایی به این مفهوم استفاده شود، کار اشتباهی است.
ولی اگر به این معنا باشد که شما مزیت رقابتی در دنیا دارید و یک محصولی را تولید می کنید و به دنیا میفروشید و در مقابل مواد مورد نیازتان را تهیه می کنید، استفاده درستی از این کلمه است.
درباره استراتژی دوم سوالتان که همان فتح بازارهای جهانی هست، من به شدت موافق هستم البته این به شرطی است که بازارهای جهانی را بشناسیم. مثلا در بحث روسری نحوه استفاده اش در کشور ما با نحوه استفاده توسط بقیه کشورهای اسلامی هم حتی متفاوت هست. نوع استفاده از روسری فرق دارد به همین دلیل در جنس، رنگ و … متفاوت است.
علاوه بر آن در کشورهای غیراسلامی هم نحوه استفاده تفاوت دارد و بیشتر به عنوان یک کالای زینتی به آن نگاه می کنند، بعضی کشورهای سردسیر به عنوان پوشش گرمایی از آن استفاده می کنند و … به همین دلیل باید شناخت خوبی داشته باشیم، در نمایشگاهها شرکت کنیم، با آنها ارتباط بگیریم که خود این موارد باعث پیشرفت در کارهای تولیدی ما خواهد شد.
به نظر شما الان در کشورهای اسلامی و غیراسلامی توانایی رقابت داریم؟
برای بعضی از کشورها میشود. ما خودمان هم در بین کشورهای اسلامی و هم در کشورهای غیراسلامی صادرات داشتیم. البته به نظرم جای کار زیادی هم دارد. انقدر ما در برآورده کردن نیاز داخلی خودمان عقب هستیم، هنوز دغدغه جدی برای تولید به قصد صادرات وجود ندارد.
یکی دیگر از اهدافی که به عنوان اهداف بانک روسری ایران مطرح است. حمایت از تولیدکنندگان و توزیع کنندگان شال و روسری است. نحوه حمایت شما به عنوان یک فعال در این حوزه از تولید کنندگان و توزیع کنندگان به چه صورت است؟
یکی از کارهایی که ما با مشتریانمان انجام میدهیم، تحلیل مدل فروش افرادی است که دارند با ما کار می کنند. مثلا تولید کننده x یک مجموعه طرح را به ما سفارش می دهد و ما برای آن تولید می کنیم، ما طرحهایی که تولید کرده را بررسی می کنیم و بر اساس ذائقه بازار و طرح های قبلی به آن پیشنهاد طرحهای دیگه میدهیم، این یکی از کارهاست.
یکی دیگر از کارهایی که برای توزیع کنندگان روسری انجام میدیم، ارتباط میان آنها و تولیدکنندگان برقرار میکنیم و در برخی حوزه ها مثل بحث های تبلیغاتی و مدیریتی هم به آن ها مشاوره میدهیم و البته در برخی موارد هم از آنها مشاوره گرفتیم.
برای تولید کنندههایی که زیرمجموعه ما هستند، نیز هم در بحث شیوههای حسابداری، مدیریت منابع انسانی، مدیریتی و … هم تا آنجایی که توانستیم و کمکی از دستمان بر میآید انجام دادیم تا چرخه همکارانمان با هم رشد کنند.
اگر موافق باشید یک نگاهی هم به جشنواره مد و لباس فجر داشته باشیم. به عنوان داور بخش پوشش سر این جشنواره وضعیت طرحهای ارسالی به نظرتان به چه صورت بود؟ به نسبت سالهای گذشته رشد چشمگیری دیده میشد؟
ببینید امسال اولین سالی بود که به پوشش سر یک توجه ویژهای شد. در گذشته بخش مستقلی برای این کار در نظر گرفته نشده بود. امسال هم تعداد کارهایی که ارسال شد، زیاد بود و هم طرحهایی که ارسال شد، طرحهای قابل قبول تری بودند.
البته ما با سطح استانداردی که من خودم در ذهنم هست، فاصله زیاد داریم. مثلا طرحی که از همه جهت مناسب باشد و روسری ای که طرحش و دوختش و چاپش و پارچهاش عالی باشد، خیلی کمتر در کارها دیده می شد ولی این روند به نظرم رو به رشد است. اولین گام برای برطرف کردن یک مشکل، پذیرفتن آن مشکل هست. وقتی که بپذیریم و مشکل را پیدا کنیم، باید بخواهیم که این مشکل را حل کنیم. بعد از این مراحل باید سختی این مشکل را هم به جان بخریم که این مشکل حل شود. خود جشنواره فجر بخشی از این پازل هست. باعث میشود طراحان طرحهای همدیگر را ببینند و میتوانند طرحهای خلاقانه رو تشخیص بدهند. همچنین موقعیتی پیش می آید که بتوان کارها را نقد کرد و این اساسا باعث رشد هست و از امسال بستر آن در جشنواره مد ولباس فجر به شکل ویژه تری فراهم شد.
جشنواره فجر در حوزه مد و لباس با ایده آل فاصله زیادی دارد، حتی دکتر قبادی هم به این قضیه معتقد هستند اما کار درستی هست و در مسیر درستی قرار گرفته است و هر سال هم رو به بهبود است و تیم خوبی در کارگروه مد و لباس با دلسوزی زیاد و با کار و تلاش زیاد در حال کار بر روی این جشنواره هستند. امثال بنده و بقیه تولیدکنندهها، طراحها و … نیز باید کمک کنند این کار با قدرت بیشتری ادامه پیدا کند و رشد آن ادامه داشته باشد.
پیشنهادتون برای رشد طراحها چی هست؟ یا اگر بخواهم دقیقتر سوال کنم طراحها چگونه میتوانند از جشنواره مد و لباس فجر به عنوان بستر رشد استفاده بیشتری ببرند؟
علاوه بر اینکه در این جشنواره یک سری از کارگاهها و پنلها برگزار میشود که مخصوص طراحان است، طراحان روسری میتوانند سایر طراحان را نیز ببینند. با تعداد زیادی از تولید کنندگان آشنا شوند، نقد کارها را بشنوند و خود این فرصتی هست که کمتر برای یک طراح در حالت عادی پیش میآید. دیدن این کارها کنار هم از طراحان مختلف مجموعهای است که رنگارنگ از خلاقیت است و باعث رشد خلاقیت طراح نیز می شود. این طراح وقتی از این جشنواره خارج شود، اگر نگاه درستی داشته باشد، می تواند با یک نگاه که احتمالا سلیقه بخشی از جامعه نیز هست، آشنا شود.
ممنون از زمانی که برای این مصاحبه گذاشتید، در پایان اگر نکتهای هست در خدمتتون هستیم.
ممنون از شما، امیدوارم که در سالهای بعد طراحان روسری رشد چشمگیری در جشنواره مد و لباس فجر داشته باشند.
نظرات کاربران